مديريت واردات، توسعه صادرات
مديريت واردات چيست؟ تعريف عام مديريت واردات اين است که فرآيند واردات کالا از برنامهريزي، سازماندهي، هماهنگي نظارت و کنترل که همه اين موارد از اصول مديريت هستند، تبعيت کند..
با مختصر مطالعه وضعيت كشورهاي موفق در توسعه اقتصادي در رابطه چگونگي و حجم صادرات و واردات و تركيب كالاهاي وارداتي صادراتي مشخص ميشود يكي از عوامل موفقيت اين كشورها مديريت صحيح (توليد، صادرات و واردات) بوده است بنابراين ضروري است که با تدوين بستههاي سياستي، هم مديريت مطلوبي بر واردات داشته باشيم وهم توليد و صادرات را در راستاي آن قرار دهيم.
به طور مثال در سال 2008 سهم كالاي واسطه اي و نيم ساخته بدون احتساب نفت و مواد سوختي 40 درصد از كل صادرات جهاني است و اين رقم در چين و مالزي و تايوان (50 تا-70درصد) بوده است. در نقطه مقابل سهم صادرات سوخت و محصولات معدني به كل صادرات در سال 2007 ايران 87 درصد، تركيه 10 درصد، مالزي 8/15 درصد و كره 9 درصد بوده است؛ بنابراين، آنچه اهميت دارد، تركيب واردات و صادرات است نه فقط حجم واردات. اگر واردات منجر به افزايش توليد و افزايش صادرات شود كه مفهوم آن افزايش اشتغال و نشاط و توان اقتصادي و توان رقابت و حضور در صحنههاي بينالمللي است، بايد از آن استقبال کرد. حال با توجه به هدف و ماموريت بيان شده در چارچوب نگرش «واردات براي توليد در جهت صادرات» با استفاده از روش sowt و space، موقعيت و استراتژي کشور را مشخص کنيم و به صورت جامع، سياستهايي در قالب برنامههاي كوتاه مدت، ميانمدت و بلند مدت در امر توليد، واردات و صادرات مشخص و به اجرا بگذاريم. دراينجا نقش اساسي وزارت بازرگاني به عنوان نقش مهم حاكميتي در بخش اقتصاد (در سياستگذاري – هدايت و نظارت و پشتيباني) مشخص ميشود كه جايگاه آن در توسعه اقتصادي اصلي و محوري است.